انقلابی که در آن «نقشآفرینی مردم» با پیروزی انقلاب تمام نشد
یکی دیگر از تفاوتها به کیفیت و میزان حضور مردم و نقشآفرینی آنان در نهضت اسلامی برمیگردد. این انقلاب در تمامی مراحل شکلگیری و پیروزیِ خود عمیقاً بر عنصر «حضور مردم در صحنهی تحولات» متکی بوده است: «انقلاب عظیم ما از لحاظ کیفیت پیروزی، انقلابی استثنایی بود. یعنی واقعاً انقلابی با این ابعاد عظیم مردمی که به وسیلهی حضور مردم در خیابانها و در فضای شهرها و روستاها پدید آید و در آن، با حضور همهی مردم، علیه رژیم حاکم مبارزه شود، تا آن زمان لااقل در انقلابهای دورهی خود ما سابقه نداشت. همهی انقلابهایی که تا آن روز در اطراف و اکناف دنیا اتفاق افتاده بود – از جمله انقلابهای چپ و مارکسیستی امریکای لاتین و افریقا و آسیا و جاهای دیگر – از نوع و شکل دیگری بود. تفاوت انقلاب ما با انقلابهای دیگر این بود که به وسیلهی یک گروه ویژهی پارتیزانی به پیروزی نرسید«4»
نکتهی مهم اینکه نقشآفرینی مردم در عرصهی تحولات صرفاً با پیروزی انقلاب پایان نیافت. مردم در تمامی اتفاقات بعدی اعم از تعیین ساختار نظام سیاسیِ برآمده از انقلاب، تدوین قانون اساسی، انتخاب مسئولین عالیرتبه و حل مسائل پیشروی انقلاب و کشور مستقیماً حضور و نقش داشتهاند. امری که در سایر انقلابها با این کیفیت و گستردگی وجود نداشته است: «نکتهی اساسی در انقلاب ما این بود که نقش مردم با پیروزی انقلاب تمام نشد؛ و این از حکمت امام بزرگوار ما و ژرفنگری آن مرد حکیم و معنوی و الهی بود… یعنی پنجاه روز بعد از پیروزی انقلاب، نظام سیاسی کشور به وسیلهی رفراندوم مردم تعیین شد… در این دویست سال اخیر – که سالهای انقلابهای بزرگ است – در هیچ انقلابی چنین اتفاقی نیفتاده است که با این فاصلهی کم، نظام جدید به وسیلهی خود مردم، نه به وسیلهی یک عامل دیگر، تعیین شود. «5»
این در حالی است که در انقلابهایی چون انقلاب فرانسه و روسیه نقش مردم بعد از پیروزی انقلاب تضعیف و کمرنگ شد و در مواردی انقلاب منتهی به دیکتاتوری شد: «همهی آن انقلابها یا بیشترین و مهمترین آنها هم به دیکتاتوریهای سیاه منتهی شدند. انقلاب فرانسه در دو قرن قبل، انقلاب روسیهی شوروی در یک قرن قبل و انقلابهایی که به شکل کودتا و امثال آن به وجود آمدند، حقوق مردم را پایمال کردند، دمکراسیها را متوقف کرده و آرای مردم را بهکلی نادیده گرفتند. «6»